استراتژی و مدیریت استراتژیک Strategy and strategic management

استراتژی و مدیریت استراتژیک Strategy and strategic management

نکاتی در خصوص استراتژی و مدیریت استراتژیک:

استراتژی علم و توانمندی است که دارنده آن افق دید فراتر از زمان و مکان دارد و این یکی از مهمترین امتیازات استراتژیسهاست. بطور مثال اگر یک اعتبار چند میلیاردی به یک شهردار داده شده و مخیر شود در تاسیس ۱۰ چهارراه یا یک پل هوایی، مدیران ریاکار و کوتاه بین معمولاً راه اندازی ۱۰ چهارراه را انتخاب می کنند تا در تبلیغات مقطعی و نمایشی به نفع خود از آن استفاده نمایند اما یک استراتژیست راه اندازی پل هوایی را انتخاب می کند چرا که گرچه هزینه مقطعی پل هوایی بیشتر است اما با تحلیل عوامل داخلی و خارجی آن در خصوص راه اندازی و تاسیس پل هوایی در می یابیم که در یک بازه زمانی کوتاه چند ساله هزینه های آن به نقطه سر به سر رسیده و بعد از آن در سراشیب سود خواهد افتد. متاسفانه در حال حاضر کمتر از این زاویه به پروژه ها نگریسته می شود و کمتر کسی هم متوجه آن است و لذا اگر از این منظر به پروژه های مختلف نگاه کنیم موارد زیادی را خواهیم یافت که صدمات و زیانهای بسیاری را هم به سازمانها و کشور تحمیل نموده اند. در مثال فرضی فوق برخی از هزینه هایی که در صورت انتخاب نادرست استراتژیک چهارراه  بر جامعه تحمیل خواهد شد به قرار ذیل می باشد:

  1. هزینه حقوق و دستمزد چندین پلیس راهنمایی در چهارراه ها ولی عدم نیاز آن در پل هوایی ،
  2. تلف شدن هزاران نفر/ ساعت از عمر پرسنل راهنمایی،
  3. هزینه های مترتب بر بیمار شدن پرسنل پلیس در شرایط سخت آب و هوایی ،
  4. هزینه ترمز روزانه صدها خودرو و در چهارراه ها و در نتیجه ضرر صاف شدن لنت و لاستیک خودروها که در مجموعه به ضرر کشور است ،
  5. معطلی و تلف شدن ساعات عمر مفید هزاران نفر از مردم در تخصصهای مختلف طی سالها در پشت چراغهای قرمز ،
  6. خراب شدن آسفالت خیابانها بر اثر ترمز کردن خودروها ،
  7. دیر رسیدن مردم به سر کارها ،
  8. صدها مورد خسارتهای ناشی از تصادفات در چهارراهها به علت عبور از چراغ قرمز و زرد
  9. صدمات جانی دهها عابر پیاده و نیز سرنشینان خودروهای تصادفی هنگام عبور از چهارراهها ،
  10. آلودگی هوا به علت معطلی خودروها در چراغهای قرمز ،
  11. مصرف برق چراغهای راهنمایی ،
  12. سوختن لامپهای چراغهای راهنما و هزینه تعویض آنها ،
  13. مصرف ینزین اضافی در زمان معطلی در چراغهای قرمز به ضرر مصرف کننده ،
  14. تحمیل اسراف بنزین به بیت المال و هزینه واردات تحمیلی ،
  15. استهلاک خودرو به علت مصرف زیادتر و بسیاری موارد مشابه دیگر.     به هر حال از دیدگاه یک استراتژیست که دید کلان داشته و منافع جامعه و کشور را لحاظ می نماید، تصمیم راه اندازی چهارراه اشتباه و پل هوایی کاملاً‌به نفع جامعه است و همچنین است تصمیم خرید لامپهای کم مصرف توسط دولت و توزیع ارزان آن بین مردم همراه قبوض برق و صرفه جویی دراز مدت حاصل و اخذ تدریجی آن از طریق قبوض و یا خرید شیرهای آب چشم الکترونیکی و یا تصمیم اشتباه لوله گذاری گاز در سراسر کشور جهت توزیع گاز که یکی از تصمیمات غیر استراتژیک و ضرر ده ملی می باشد زیرا اگر گازها جهت راه اندازی نیروگاههای برق بکار گرفته می شد و آنگاه برق حاصله با قیمت مناسب از طریق شبکه برقی کشور که از قبل وجود داشت ، میلیاردها تومان در طی سالها به نفع کشور می بود که متاسفانه عواقب و ضررهای ناشی از تصمیم لوله گذاری و گازکشی، تا سالها ادامه خواهد یافت  و … شاید دهها مورد مشابه دیگر. همچنین یکی دیگر از مهمترین دیدگاههای استراتژیک توجه به رضایتمندی منابع انسانی است و لذاست که استراتژیسها همواره بر اقدامات انگیزشی جهت پرسنل تاکید بسیار می نمایند تا پرسنل را خودکار و کار آفرین نگاه دارند و با اقدامات ضد انگیزشی آنها را به پرسنل هلی و یا زوری تبدیل ننمایند زیرا چرخ حیات شرکتها و سازمانها را پرسنل فعال و کوشا و کار آفرین آنها به گردش در می آورند.
  16. انواع پرسنلاز نظر انگیزه :   ۱-خودکار ؛که خودشان کارهای مربوط به ایشان را بطور اتومات انجام می دهند   ۲-هلی ؛ که باید کارشان را به ایشان بگویی وگرنه انجام نمی دهد اما فقط کاری را که گفته باشیم انجام می دهد مثلا اگر بگویی چایی بیاور ، چایی می آورد اما قند نمی آورد و زمانی که اعتراض بکنی می گوید گفتی چایی بیاورم ، قند که نگفتی.    ۳-زوری ؛ که گرچه کارش را هم به او بگویی انجام نمی دهد مثلا اگر بگویی چای بیاور ، به بهانه ای طفره می رود و انجام نمی دهد و می گوید چایی تمام شده حتی اگر لازم باشد که چایی های موجود را دور بریزد.

 مدیریت استراتژیک

و اما مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی و بهبود استراتژیهای تدوین شده می باشد و فرمت تیپیک خاصی دارد که با تعیین ماموریت یا Mission شرکت یعنی ارائه اهداف به طرفهای خارجی شرکت نظیر مشتریان، رقبا، سهام داران، تامین کنندگان مواد اولیه آغاز می شود و این مفهوم را می رساند که ما به چه کاری مشغول هستیم و سپس تعیین چشم انداز یا view شرکت یعنی ارائه اهداف برای طرفهای داخلی یعنی مدیران، کارشناسان و کارمندان شرکت که یعنی ما چه می خواهیم بشویم و سپس در مرحله بعد با ترسیم ماتریسهای مراحل سه گانه:

۱- مرحله ورودی (ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی یا Internal Or External Factor Evaluation Matrix یعنی IFE و داخلی یا FEE و CPM)

2- مرحله مقایسه (ماتریس SWOT یا نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدات و دیگر ماتریسها)

۳- مرحله تصمیم گیری (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی یا Quantitative Strategic Planning Matrix یعنی QSPM)، با بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل خارجی یعنی تهدیدات و فرصت ها و عوامل داخلی یعنی نقاط قوت و ضعف و سپس تعیین اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت، تدوین و انتخاب استراتژیها و سیاست ها و تخصیص منابع، عملیات اجرایی را آغاز و بعد با گرفتن فیدبک، ضمن محاسبه و ارزیابی عملکردها، نسبت به بهبود مراحل مختلف برنامه ریزی استراتژیک اقدام می گردد.

البته باید این نکته را در نظر داشت که مثلاً‌ ناپلئون، گرچه یک استراتژیست بزرگ بود اما مدیر استراتژیک خوبی نبود زیرا در پیاده سازی اقدامات اجرایی اش جهت حصول دیدگاههای استراتژیک خود، ناتوان بود که لحاظ نمودن این نکته یعنی توانایی یک مدیر استراتژیک خوب بودن، در انتخاب مدیران ارشد و میانی شرکتها و نهادها بسیار مهم می باشد.

۱-استراتژی ثبات

۲-استراتژی کایزن

۱-استراتژی ثبات : در این نوع استراتژی شرکت یا سازمان در همان موقعیت و چهار چوب قبلی حفظ شده و هیچ نوع تحول و تغییری در آن صورت نمی گیرد. استقرار استراتژی ثبات یعنی حفظ شرکت در بهترین حالت و با حداقل اتلاف توسط پیاده سازی برخی سیستمهای مدیریت نوین سیستمهای SS یا نظام پیشنهادات، ۶ سیگما، ۵S، هوشین کانری که همگی در جهت کاهش اتلافهای هفتگانه یا ۷ Waste تلاش می نمایند و خود به ۳ گروه بزرگتر تقسیم می شوند:

الف- اتلافهای تولید عبارتند از :

۱- تولید زیادی

۲- تولیدات معیوب

۳- اضافه فرایندهای تولید

ب- اتلافهای حرکت عبارتند از :

۴- حمل اضافی

۵- حرکت اضافی

ج- اتلافهای سکون عبارتند از :

۶- انتظار یا سکون افراد

۷- انبارش یا سکون مواد و محصولات.

۲-استراتژی کایزن : استقرار استراتژی کایزن یا بهبود مستمر یعنی هر روز بهتر از دیروز بودن یا Continuous Improvement که توسط برخی سیستمهای مدیریت نوین نظیر هوشین کانری و نظام پیشنهادات و ۵S امکان پذیر می باشد که طی این استراتژی برعکس استراتژی ثبات که حفظ موقعیت بود، سعی می شود که موقعیت شرکت از آنچه هست بهتر گردد.

تفاوت استراتژی ثبات با استراتژی کایزن در این است که در استراتژی ثبات سعی می شود که موقعیت شرکت در حد حداکثرها و استانداردهای مصوب بماند و از اتلافها جلوگیری شود در حالی که در استراتژی بهبود مستمر، هدف شکستن مرزها و حداکثرهاست و طی آن سعی می گردد که در کلیه زمینه ها علاوه بر اینکه با از بین بردن و کاهش ماکزیمم اتلافها، حداکثرها نیز پشت سر گذاشته شود.

توضیح اینکه کلمه تولید، کلی بوده و می تواند شامل ۸ حیطه به قرار ذیل باشد:

۱- محیط کار

۲- منابع انسانی

۳- منابع اولیه

۴- ملزومات

۵- ماشین آلات

۶- محصولات

۷- مستندات

۸- فعالیتها .

و بدیهیست چنانچه استراتژی حذف و کاهش اتلافهای هفتگانه در دستور کار سازمانها و یا شرکتها و دولتها قرار گیرد منافع بسیاری را عاید آنها خواهد نمود و پیاده سازی آن نیز با برنامه ریزیهای دقیق، به راحتی قابل اجراست.

و اما چه باید کرد؟

همه چیز را همگان دانند.پس ما بایستی بدور از هرگونه عجب و خودخواهی و تکبر اقداماتمان را در جهت استفاده از اطلاعات و نظرات مردم بسیج کنیم .مثلا کافی بود مسئولان وقت شرکت گاز یا وزارت نیرو از صاحب نظران در خصوص گازکشی کشور به منازل یا نیروگاههای برق نظرخواهی می کردند و حتما این نظر ارزشمند انتقال گاز به نیروگاههای برق و حتی از آن بهتر هم از لابلای نظرات مردم هوشمند ایران بیرون می آمد. مثلا همانطور که قبلا هم به استحضار رسید زمانی که در یکی از شرکت اقماری ایران خودرو کار می کردم و از پرسنل نظرخواهی شد پیشنهاد جالب حذف ارائه سرویس حمل و نقل روزانه و پرداخت شش ماهه آن و خرید دوچرخه ۹۰ تومانی برای پرسنل از لابلای نظرات بیرون آمد که هم در جهت کاهش آلاینده های محیط و هم انجام ورزش صبحگاهی بود و چه زیبا بود زمانی که میدیدیم صدها دوچرخه از شهر بسوی شرکت که حدود پنج کیلومتری شهر بود روان بودند و دوباره عصر به خانه هایشان رهسپار می شدند.

پیشنهاد:

اگر شرکت هستید یا سازمان یا دولتمند فرقی نمی کند بیایید از همین امروز اقدامات ذیل را انجام دهید:

۱- تقسیم بندی و تشکیل گروههای تخصصی پرسنل یا صاحبنظران ،

۲-اتنخاب یک سیستم ارتباطی نظیر sms یا وایبر یا …..

۳-ارسال پیشنهادات و تصمیمات استراتژک کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت برای ایشان ،

۴-جمع آوری نظرات و انعکاس نظرات انتخاب شده و برتر ،

۵- تشویق پلویی نظرات ارزشمند و مفید ،

۶-اجرای نظرات منتخب .

زمان زیادی از عمر ارزشمند مردم پای سیستم های ارتباطی با ارسال مطالب کم و بی ارزش و حتی ضد ارزش هدر می شود فقط چون بی کار هستند و بدنبال سرگرمی و گذران اوقات هستند اعم از جوک و خبر و ……. و متاسفانه ما از این موقعیت ارزشمند در جهت استفاده از نظرات ارزشمند غافلیم.

با احترام  و آرزوی بیداری مدیران

نکاتی در خصوص استراتژی و مدیریت استراتژیک:

استراتژی علم و توانمندی است که دارنده آن افق دید فراتر از زمان و مکان دارد و این یکی از مهمترین امتیازات استراتژیسهاست. بطور مثال اگر یک اعتبار چند میلیاردی به یک شهردار داده شده و مخیر شود در تاسیس ۱۰ چهارراه یا یک پل هوایی، مدیران ریاکار و کوتاه بین معمولاً راه اندازی ۱۰ چهارراه را انتخاب می کنند تا در تبلیغات مقطعی و نمایشی به نفع خود از آن استفاده نمایند اما یک استراتژیست راه اندازی پل هوایی را انتخاب می کند چرا که گرچه هزینه مقطعی پل هوایی بیشتر است اما با تحلیل عوامل داخلی و خارجی آن در خصوص راه اندازی و تاسیس پل هوایی در می یابیم که در یک بازه زمانی کوتاه چند ساله هزینه های آن به نقطه سر به سر رسیده و بعد از آن در سراشیب سود خواهد افتد. متاسفانه در حال حاضر کمتر از این زاویه به پروژه ها نگریسته می شود و کمتر کسی هم متوجه آن است و لذا اگر از این منظر به پروژه های مختلف نگاه کنیم موارد زیادی را خواهیم یافت که صدمات و زیانهای بسیاری را هم به سازمانها و کشور تحمیل نموده اند. در مثال فرضی فوق برخی از هزینه هایی که در صورت انتخاب نادرست استراتژیک چهارراه  بر جامعه تحمیل خواهد شد به قرار ذیل می باشد:

  1. هزینه حقوق و دستمزد چندین پلیس راهنمایی در چهارراه ها ولی عدم نیاز آن در پل هوایی ،
  2. تلف شدن هزاران نفر/ ساعت از عمر پرسنل راهنمایی،
  3. هزینه های مترتب بر بیمار شدن پرسنل پلیس در شرایط سخت آب و هوایی ،
  4. هزینه ترمز روزانه صدها خودرو و در چهارراه ها و در نتیجه ضرر صاف شدن لنت و لاستیک خودروها که در مجموعه به ضرر کشور است ،
  5. معطلی و تلف شدن ساعات عمر مفید هزاران نفر از مردم در تخصصهای مختلف طی سالها در پشت چراغهای قرمز ،
  6. خراب شدن آسفالت خیابانها بر اثر ترمز کردن خودروها ،
  7. دیر رسیدن مردم به سر کارها ،
  8. صدها مورد خسارتهای ناشی از تصادفات در چهارراهها به علت عبور از چراغ قرمز و زرد
  9. صدمات جانی دهها عابر پیاده و نیز سرنشینان خودروهای تصادفی هنگام عبور از چهارراهها ،
  10. آلودگی هوا به علت معطلی خودروها در چراغهای قرمز ،
  11. مصرف برق چراغهای راهنمایی ،
  12. سوختن لامپهای چراغهای راهنما و هزینه تعویض آنها ،
  13. مصرف ینزین اضافی در زمان معطلی در چراغهای قرمز به ضرر مصرف کننده ،
  14. تحمیل اسراف بنزین به بیت المال و هزینه واردات تحمیلی ،
  15. استهلاک خودرو به علت مصرف زیادتر و بسیاری موارد مشابه دیگر.     به هر حال از دیدگاه یک استراتژیست که دید کلان داشته و منافع جامعه و کشور را لحاظ می نماید، تصمیم راه اندازی چهارراه اشتباه و پل هوایی کاملاً‌به نفع جامعه است و همچنین است تصمیم خرید لامپهای کم مصرف توسط دولت و توزیع ارزان آن بین مردم همراه قبوض برق و صرفه جویی دراز مدت حاصل و اخذ تدریجی آن از طریق قبوض و یا خرید شیرهای آب چشم الکترونیکی و یا تصمیم اشتباه لوله گذاری گاز در سراسر کشور جهت توزیع گاز که یکی از تصمیمات غیر استراتژیک و ضرر ده ملی می باشد زیرا اگر گازها جهت راه اندازی نیروگاههای برق بکار گرفته می شد و آنگاه برق حاصله با قیمت مناسب از طریق شبکه برقی کشور که از قبل وجود داشت ، میلیاردها تومان در طی سالها به نفع کشور می بود که متاسفانه عواقب و ضررهای ناشی از تصمیم لوله گذاری و گازکشی، تا سالها ادامه خواهد یافت  و … شاید دهها مورد مشابه دیگر. همچنین یکی دیگر از مهمترین دیدگاههای استراتژیک توجه به رضایتمندی منابع انسانی است و لذاست که استراتژیسها همواره بر اقدامات انگیزشی جهت پرسنل تاکید بسیار می نمایند تا پرسنل را خودکار و کار آفرین نگاه دارند و با اقدامات ضد انگیزشی آنها را به پرسنل هلی و یا زوری تبدیل ننمایند زیرا چرخ حیات شرکتها و سازمانها را پرسنل فعال و کوشا و کار آفرین آنها به گردش در می آورند.
  16. انواع پرسنلاز نظر انگیزه :   ۱-خودکار ؛که خودشان کارهای مربوط به ایشان را بطور اتومات انجام می دهند   ۲-هلی ؛ که باید کارشان را به ایشان بگویی وگرنه انجام نمی دهد اما فقط کاری را که گفته باشیم انجام می دهد مثلا اگر بگویی چایی بیاور ، چایی می آورد اما قند نمی آورد و زمانی که اعتراض بکنی می گوید گفتی چایی بیاورم ، قند که نگفتی.    ۳-زوری ؛ که گرچه کارش را هم به او بگویی انجام نمی دهد مثلا اگر بگویی چای بیاور ، به بهانه ای طفره می رود و انجام نمی دهد و می گوید چایی تمام شده حتی اگر لازم باشد که چایی های موجود را دور بریزد.

 مدیریت استراتژیک

و اما مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین، اجرا و ارزیابی و بهبود استراتژیهای تدوین شده می باشد و فرمت تیپیک خاصی دارد که با تعیین ماموریت یا Mission شرکت یعنی ارائه اهداف به طرفهای خارجی شرکت نظیر مشتریان، رقبا، سهام داران، تامین کنندگان مواد اولیه آغاز می شود و این مفهوم را می رساند که ما به چه کاری مشغول هستیم و سپس تعیین چشم انداز یا view شرکت یعنی ارائه اهداف برای طرفهای داخلی یعنی مدیران، کارشناسان و کارمندان شرکت که یعنی ما چه می خواهیم بشویم و سپس در مرحله بعد با ترسیم ماتریسهای مراحل سه گانه:

۱- مرحله ورودی (ماتریسهای ارزیابی عوامل داخلی یا Internal Or External Factor Evaluation Matrix یعنی IFE و داخلی یا FEE و CPM)

2- مرحله مقایسه (ماتریس SWOT یا نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدات و دیگر ماتریسها)

۳- مرحله تصمیم گیری (ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی یا Quantitative Strategic Planning Matrix یعنی QSPM)، با بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل خارجی یعنی تهدیدات و فرصت ها و عوامل داخلی یعنی نقاط قوت و ضعف و سپس تعیین اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت، تدوین و انتخاب استراتژیها و سیاست ها و تخصیص منابع، عملیات اجرایی را آغاز و بعد با گرفتن فیدبک، ضمن محاسبه و ارزیابی عملکردها، نسبت به بهبود مراحل مختلف برنامه ریزی استراتژیک اقدام می گردد.

البته باید این نکته را در نظر داشت که مثلاً‌ ناپلئون، گرچه یک استراتژیست بزرگ بود اما مدیر استراتژیک خوبی نبود زیرا در پیاده سازی اقدامات اجرایی اش جهت حصول دیدگاههای استراتژیک خود، ناتوان بود که لحاظ نمودن این نکته یعنی توانایی یک مدیر استراتژیک خوب بودن، در انتخاب مدیران ارشد و میانی شرکتها و نهادها بسیار مهم می باشد.

۱-استراتژی ثبات

۲-استراتژی کایزن

۱-استراتژی ثبات : در این نوع استراتژی شرکت یا سازمان در همان موقعیت و چهار چوب قبلی حفظ شده و هیچ نوع تحول و تغییری در آن صورت نمی گیرد. استقرار استراتژی ثبات یعنی حفظ شرکت در بهترین حالت و با حداقل اتلاف توسط پیاده سازی برخی سیستمهای مدیریت نوین سیستمهای SS یا نظام پیشنهادات، ۶ سیگما، ۵S، هوشین کانری که همگی در جهت کاهش اتلافهای هفتگانه یا ۷ Waste تلاش می نمایند و خود به ۳ گروه بزرگتر تقسیم می شوند:

الف- اتلافهای تولید عبارتند از :

۱- تولید زیادی

۲- تولیدات معیوب

۳- اضافه فرایندهای تولید

ب- اتلافهای حرکت عبارتند از :

۴- حمل اضافی

۵- حرکت اضافی

ج- اتلافهای سکون عبارتند از :

۶- انتظار یا سکون افراد

۷- انبارش یا سکون مواد و محصولات.

۲-استراتژی کایزن : استقرار استراتژی کایزن یا بهبود مستمر یعنی هر روز بهتر از دیروز بودن یا Continuous Improvement که توسط برخی سیستمهای مدیریت نوین نظیر هوشین کانری و نظام پیشنهادات و ۵S امکان پذیر می باشد که طی این استراتژی برعکس استراتژی ثبات که حفظ موقعیت بود، سعی می شود که موقعیت شرکت از آنچه هست بهتر گردد.

تفاوت استراتژی ثبات با استراتژی کایزن در این است که در استراتژی ثبات سعی می شود که موقعیت شرکت در حد حداکثرها و استانداردهای مصوب بماند و از اتلافها جلوگیری شود در حالی که در استراتژی بهبود مستمر، هدف شکستن مرزها و حداکثرهاست و طی آن سعی می گردد که در کلیه زمینه ها علاوه بر اینکه با از بین بردن و کاهش ماکزیمم اتلافها، حداکثرها نیز پشت سر گذاشته شود.

توضیح اینکه کلمه تولید، کلی بوده و می تواند شامل ۸ حیطه به قرار ذیل باشد:

۱- محیط کار

۲- منابع انسانی

۳- منابع اولیه

۴- ملزومات

۵- ماشین آلات

۶- محصولات

۷- مستندات

۸- فعالیتها .

و بدیهیست چنانچه استراتژی حذف و کاهش اتلافهای هفتگانه در دستور کار سازمانها و یا شرکتها و دولتها قرار گیرد منافع بسیاری را عاید آنها خواهد نمود و پیاده سازی آن نیز با برنامه ریزیهای دقیق، به راحتی قابل اجراست.

و اما چه باید کرد؟

همه چیز را همگان دانند.پس ما بایستی بدور از هرگونه عجب و خودخواهی و تکبر اقداماتمان را در جهت استفاده از اطلاعات و نظرات مردم بسیج کنیم .مثلا کافی بود مسئولان وقت شرکت گاز یا وزارت نیرو از صاحب نظران در خصوص گازکشی کشور به منازل یا نیروگاههای برق نظرخواهی می کردند و حتما این نظر ارزشمند انتقال گاز به نیروگاههای برق و حتی از آن بهتر هم از لابلای نظرات مردم هوشمند ایران بیرون می آمد. مثلا همانطور که قبلا هم به استحضار رسید زمانی که در یکی از شرکت اقماری ایران خودرو کار می کردم و از پرسنل نظرخواهی شد پیشنهاد جالب حذف ارائه سرویس حمل و نقل روزانه و پرداخت شش ماهه آن و خرید دوچرخه ۹۰ تومانی برای پرسنل از لابلای نظرات بیرون آمد که هم در جهت کاهش آلاینده های محیط و هم انجام ورزش صبحگاهی بود و چه زیبا بود زمانی که میدیدیم صدها دوچرخه از شهر بسوی شرکت که حدود پنج کیلومتری شهر بود روان بودند و دوباره عصر به خانه هایشان رهسپار می شدند.

پیشنهاد:

اگر شرکت هستید یا سازمان یا دولتمند فرقی نمی کند بیایید از همین امروز اقدامات ذیل را انجام دهید:

۱- تقسیم بندی و تشکیل گروههای تخصصی پرسنل یا صاحبنظران ،

۲-اتنخاب یک سیستم ارتباطی نظیر sms یا وایبر یا …..

۳-ارسال پیشنهادات و تصمیمات استراتژک کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت برای ایشان ،

۴-جمع آوری نظرات و انعکاس نظرات انتخاب شده و برتر ،

۵- تشویق پلویی نظرات ارزشمند و مفید ،

۶-اجرای نظرات منتخب .

زمان زیادی از عمر ارزشمند مردم پای سیستم های ارتباطی با ارسال مطالب کم و بی ارزش و حتی ضد ارزش هدر می شود فقط چون بی کار هستند و بدنبال سرگرمی و گذران اوقات هستند اعم از جوک و خبر و ……. و متاسفانه ما از این موقعیت ارزشمند در جهت استفاده از نظرات ارزشمند غافلیم.

با احترام  و آرزوی بیداری مدیران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.